جنگ ، فقرو کودکا ن
بصيرشرر بصيرشرر

به مناسبت روز جهاني کودک
صلح و آزادی آرزوی دیرینه ی بشریت وضرورتی است حیاتی برای رهایی بشر از شرونابسامانی.هرجا صلح نیست آنجا شیرازه ی زندگی از هم فرو می پاشد.آرامش وامنیت رخت بر می بندد. ترور وتوحش، خشونت وبیحقوقی حکمفرماست فقروفلاکت بیدادمیکند. کشتاروجنایت،تجاوز،غارت ونابودی فزونی میگیرد. زند گی روبه قهقرا است. جنگ ننگ بشرو صلح افتخارانسان است. آنان که طبل جنگ را میکوبند به کشتارصلح و آزادی آ مده اند. صلح حافظ آسایش وبقای زندگیست. جنگ نفی و زوال زندگیست. جنگ توجیه بی عدالتی هاست. صلح اصل عدالت. جنگ بدبختی راببارمیآورد. صلح خوشبختی را به ارمغان میآورد. جنگ زاییده مناسبات ظالمانه اقتصادی، اجتماعی است. جنگ ابزار سرکوب فرادستان علیه فرودستان است. جنگ اوج توحش بشریت غیرمتمدن بر بشریت متمدن است. تغییرمناسبات اجتماعی غیرعادلانه وایجاد دنیایی پرازصلح وصفا تنها درتوان انسان وامریست ممکن وقابل تحقق. اگرچه تاریخ را وارونه بنوشتند وتاریخ زندگی گذشته گان را صلح دوستان ننوشته اند اما فریاد صلح صلح را که ا نسان برای نجات جان خود وادامه ی زندگی درمیدا نهای جنگ بر آورده است تا به امروز در گوشهای بشر می پیچد ونوید صلح در جهان طنین افکن است وهربارکه دایناسورآد مخوار سرمست میشود ولشکریان نامتمدن به خونریزی انسانها میخزند ، بشریت متمدن بیرق صلح وآزادی بشررا بردوش میکشد وخیابانهای این شهرکده ی جها نی را زیرپای خود بلرزه میآورد وعنان مهاررا بر دهان توحش مینهد. وصدای stop war ، stop war در سراسر جهان به هم میرسد وپایه های صلح پایدار را استحکام می بخشد. نمی توان از صلح سخن گفت تا ملزومات تحقق صلح فراهم نگردد. صلح درجامعه ای تحقق میابد که ماده ومصالح منازعه وجنگ در آن وجود نداشته باشد. فاصله طبقاتی وجود نداشته باشد. تبعیض ملی ، مذهبی ، نژادی ، جنسی و... درمیان نباشد. حقوق انسانی واجتماعی همه شهروندان یکسان رعایت شود.آزادی زند گی برای همه افراد تضمین شود. جامعه ای سالم آزاد وا نسانی که بر پایه صلح ودوستی میان انسانها استوار گردد. تلاش برای ایجاد چنین جامعه ای اند یشه وزندگی بشریت متمدن را تشکیل میدهد. در سایه صلح شوروشوق زندگی پا برجاست ،عشق ومحبت به یکدیگر درمیان انسانها موج میزند،همه باهم در کارند برای یک زندگی سرشار از آسایش وخوشبختی، رفاه درسایه صلح وهمبستگی میسرمیشود . درسایه صلح آرزوهای انسانی قلع وقمع نمی گردد. صلح بر بن بست عدالت مستقرنمیشود . سفیر صلح را میزبان خون آشام نمی پذیرد . بیرق صلح بر قلعه جنگ افراشته نمیشود. اندیشه ی صلح را برسر دار نتوان برد. صلح دوستان را دشمنی نتوان کرد. صلح پایان جنگ وسرآغاز زندگیست و ای انسان به خویش برگرد وبه اختیار دست در دست هم تبارخودبگذار که من را با تو برای رهایی راه دیگری نیست بجز اتفاق . آنانکه صلح می جویند یک گام جلوترند. خوشبختی، رفاه، آسایش،شادی ونشاط ازیک طرف وبدبختی، فقروهلاکت درطرف دیگر،دنیای طبقاتی کودکان را تشکیل میدهد . دنیایی که مشخصه اصلی آن بازارآزاداقتصادی است وسلطانان آن سرمایه دارانند. نظام سرمایه داری جهانی نظام بی عدالتی هاست.این نظام برپایه استثماربناست. ماحصل این سیستم تبدیل جامعه بشری به اکثریتی فقیرواقلیتی ثروتمند میباشد.
شیوه زندگی انسانها،خوشبختی یا بدبختی رعایت حقوق یا عدم رعایت حقوق انسانهاهمه وهمه نشأت گرفته ازمکانیسم ومناسبات سازمان یافته نظام سرمایه داری است. گفتن ازحقوق کودکان بدون تجزیه وتحلیل مناسبات اقتصادی واجتماعی چنین جامعه ای وبدون مشخص کردن منشأ بی حقوقی ها ونا برابری ها آب در هاون کوبیدن ودر نهایت سخن به گزافه گفتن است. دنیای واقعی کودکان همین دنیای است که به عینه می بینید وبرای آن ها ملموس وقابل درک است دنیایی که فاصله های آسمان وزمینی آن از زاویه چشمان هر کودکی قابل تصور واندازه گیری است . یعنی کودک بیهوله نشین، چادر نشین وبی خانمان تصویری که ازدنیای پیرامون خودداردهمانند آنچه که محیطش براو روا داشته است می باشد.هم ابعاد فقر خانه اش را می بیند وهم کاخ وبرج پر زرق وبرق که سر به فلک کشیده وبرزندگیش سایه افکنده است،که وی راازخورشید محروم نموده است. چهره زرد وبی رمق کودکان سخن ازسفره خالی، سوء تغذیه، عدم بهداشت، کار طاقت فرساوخانوا ده های فقیرآنان دا رد واین تصویراست واقعی اما سخت ودرد آوراز محیطی که کودکان به خاطرتعلق به خانوا ده های فقیرشان در آن به سرمی برند. محیطی پر مشاجره، زدوخورد، ضرب وشتم، خسته کننده، پرتشنج،آلوده،شاقه ورنج آوراست. اغلب کودکان این محیط ها درهمان اوان کودکی دچاربیماری های خطرناک شده وسلامتی جسمانی وروا نی خود راازدست میدهند وهیچ اهمیتی ندارند. کودکان خانوا ده های فقیربه خاطرعدم امکان مالی ازامکانات بازی، تفریحی، آموزشی وپرورشی محروم هستند. واغلب اوقات این کودکان یا بیهوده تلف می شوندویا سرگرم فعالیت های بی هدف وخطرناک میشوند. بسیارند کودکانی که به خاطرعدم کفایت درآ مد معیشتی خانوا ده ها یشان در کارگاه ها یا مکان های نامناسب به کار گرفته می شوند. وازجسم بی رمق آنها با مزدی نا چیز کارکشیده می شود. یا به دست فروشی، دوره گردی درکوچه ها وخیابان ها مشغولند.همین کودکان هستند که قربانی سیاست ها و باندبازی های قاچاق موادمخدرودر دام گروهای فاسد قرار گرفته واغلب مورد تجاوزجنسی واقع می گردند. در همین راستا دختر های شش، هفت ساله ای که از کشورهای مختلف توسط باندهای آ دم ربایی مانند پاکستان، هندوستان، فلپین، بنگلادش، و... ربوده می شوند تا در اختیار سرمایه داران وشیوخ ثروتمند خلیج قرار گیرند که با آنها خوش گذرا نی کرده وتن کودکانه آنها رامورد تجاوزقرار دا ده واستثمار نمایند. محلا تی که کودکان فقیر درآن بسر می برند فاقد هرگونه امکانات ورزشی و تفریحی می با شد. اکثر بازی های آن ها در محل های پر گردوخاک و نامناسب انجام می گیرد. به خاطر خصوصی بودن پارک ها وامکانات تفریحی ازیک سو و نداشتن امکانات مالی و پول از سوی دیگر این کودکان ازچنین امکاناتی هم محروم هستند. مادران کودکان بیشتر مشغول کار هستند ساعت کار آنان از استنداردهای جهانی بیشتر است واز دادن شیر و تغذیه مناسب و پرستاری کردن از کودکان خود ناتوان هستند شیرخوارگاه وکودکستان مناسب در این محلات وجود ندا رد واگر هم وجود داشته باشد قادر به پرداخت هزینه آن نیستند. در مشارکات ودرگیری های خانوادگی که حاصل فقر و دست تنگی است کودکان قربانیان بیگناه این شرایط جبری وسیستم اقتصادی اجتماعی وضع موجود هستند. همه این مشکلا ت وتیره روزی ها که دنیای واقعی کودکان را فرا گرفته است تنها گوشه ای از ستمی است که بر کودکان می رود. این وضع آشکارا ونهان سازمان یافته وبدون سازمان زندگی کودکان را ضایع می کند . در مقابل دنیای فقیرانه کودکان، دنیای دیگر وجود دا رد که سرشار از نازونعمت وخوشبختی است. کودکانی که خانه های شان مناسب ومجهز به کلیه امکانات رفاهی است.سر سفره ها یشان لبریز از نعمات رنگارنگ است واز امکانات آموزشی، تفریحی، ورزشی، مدرن و سالم برخوردارو محیطی پر از امنیت، آسایش و نشاط را دارا هستند. جامعه همه امکاناتش در جهت سرویس دادن به فرزندان ثروتمند می باشد امکانات یاد گیری مناسب با شرایط زمان، سن و مکان در اختیار دارند و به آ نها آموخته می شود چگونه استثمار کنند، کودکان دنیای فقیر را چگونه تحقیر، سرزنش و تحت سیطره خود درآورند. طرزتفکر آن ها آن چنان است که گویا نابرابری ها خدادادی است وهمه امتیازات از آن سرمایه داران بوده وهست واما برای بینوایان در این دنیا حقی نیست. اما این تراژدی قابل تغییر است با دست توانای انسان امروز.
آری؟ با آگاهی به این وضعیت و برخاسته از چنین شرایطی نابرابر، مدا فعان حقوق بشر منادیان اندیشه برتر، جنبش ها و کانونهای دفاع از حقوق کودکان در سرتاسر جهان به میدان آ مده اند که با طرح ها ونقشه ها و برنامه های نظری وعملی خود جامعه بشری را در راه ایجاد یک زند گی یکسان وبرابر برای همه به ویژه کودکان یاری و رهبری نمایند و با ایجاد تشکل های مختلف، سمینارها، میتنگ ها، اعتراضات و رایزنیهای گوناگون در صدد راه کار های عملی وآنی برای مقابله با هر گونه تعرض به حقوق کودکان وتأمین شرایط مناسب برای یک زند گی شایسته کودکان امروزهستند. با شد که انسانهاي با درد به عنوان صاحبان اندیشه برتر وشهروندان جامعه مد نی تمام توان خود را در راستای این تلاش جهانی سازمان داده با فعالیت های مدنی و مدرن خود به مصاف با هر گونه تهدیدی که امیدهای آینده جامعه یعنی کودکان را مورد تعرض وبی حقوقی قرار می دهد بروند و به خیل آینده سازانی بپیوند ند که با شعور اجتماعی خود برآنند که دنیا را بهتر بسازند و با کارو تلاش فکری وعملی خود خوشبختی را برای همه به ارمغان آورند. کودکان امروز دنیای را برای بهتر زندگی کردن می خواهند. کودکان افغانستان سالهاست قربانی است. کودکی که بالالایی مادرش به خواب رفت اما با صدای غرش گلوله بیدار شد یا دیگر بیدار نشد، کودکی در راه فرار از جنگ و آ دمکشی از آغوش مادر یا پدرش افتاد ولی دیگر هرگز به آغوش برنگشت. کودکی که با مواد منفجره بازی کرد .... کودکی که روی مین رفت ، کودکی که روزها ، ماهها و سالها پشت سیمهای خاردار اردوگاههای آوا رگان ماند. کودکی که هیچ وقت با عروسک یا اسباب بازی بازی نکرد، کودکی که سالها به خاطر آواره بود ن به پرورشگاه ها ، کودکستا ن ها و یا مکاتب راه پیدا نکرد .
May 29th, 2005


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات